امروز شنبه ست

ساخت وبلاگ

اولا باید بگم کارهایی که قرار بود شنبه انجام بدهیم را می خواستم یاد آوری کنم .

قرار بور از امروز پیاده روی کنیم پس شروع کینم .

کمک به دیگران را فراموش نکنیم. مگر قول نداده بودیم از شنبه  . یادمون باشه امروز باید تمام کارهایی که هفته گذشته قول داده بودیم انجام بدهیم . 

روپوشی که مادر شسته بود و پدر اطو کرده بود با کفش های واکس زده پوشیدم و راهی مدرسه شدم تما م راه به این فکر بودم که کفشم خاکی نشود وبراق به مدرسه برسم . به درب مدرسه که رسیدم دیدم مبصر کلاسمون کنار درب حیاط ایستاده سلامی کردم و خواستم به داخل مدرسه بروم. گفت فرمول های مثلثات رو بده بعد برو داخل .ورقه های امتحانی که  کاملا از فرمول پر بود به دست مبصر دادم وارد حیاط مدرسه شدم .

معلم مثلثات ما وقتی جلسه قبل اومده بود سر کلاس از بچه ها فرمول مثلثات را پرسیده بود و همه فراموش کرده بودن به این جهت تمامی دانش اموزان جریمه شدند که پانصد مرتبه از روی فرمول ها بنویسندو جلسه بعد کسی بدون نوشتن جریمه حق ندارد وارد مدرسه بشود  وبه همین خاطر  مبصر کلاس قبل از ورود به مدرسه ورقه جریمه ها را می گرفت . 

این خاطره ای بود از جریمه دادن مثلثات اقای میر کشمیری معلم ریاضی ما . او بسیار جدی بود و همه دانش اموزان همیشه نمرات خوب از درس او می گرفتن .

این هم از شنبه های اون روزها و نوشتن پانصد مرتبه از روی فرمول های درس مثلثات . یادش به خیر 

دلتنگی...
ما را در سایت دلتنگی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : homaesbati88 بازدید : 96 تاريخ : دوشنبه 28 بهمن 1398 ساعت: 6:46