دلتنگی

متن مرتبط با «مدرسه» در سایت دلتنگی نوشته شده است

خنده و شادی مدرسه ای

  • ان وقتها سالهای خیلی دور که مدرسه می رفتیم تنها جزیره ای که می شناختیم جزایر لانگر هانس بود بعد از همدیگر می پرسیدیم ، این جزیره رفتی؟ همه می خندیم .........یک اسم ، برای خندیدن بخوانید, ...ادامه مطلب

  • مدرسه ملی ندای میهن ( حقوق هر ماه )

  • یک ماه و نیم از مهر گذشته بود ، مدیر مرا به اتاق خودش دعوت کرد و پاکتی به من داد و گفت این حاصل زحمات شما در یک ماه است ،از اتاقش خارج شدم و شروع کردم به شمردن پولهای داخل پاکت ، که ۱۵۰ تومان بود .خوشحال شدم که حقوق گرفتم در راه متزل رفتم شیرینی فروشی ساحل ( چه خوب اسمش دریا نبود ) و یک جعبه شیرینی خریدم و راهی منزل شدم ، مامان تا جعبه را دید گفت: به به مبارک باشه حقوق گرفتی ، ، درب جعبه را باز کرد و گفت اول خودت بخور این شیرینی خیلی شیرینه اولین حقوق توست .در این مدرسه من به اصطلاع امروزی ها نیمکت نشین بودم عصر ها و پنج شنبه ها خودم کلاس داشتم و روزهای دیگر اگر معلمی مشکل ( تنبلی ) داشت هما ی نیمکت نشین را خبر می کردند ،میتینگ های زیادی در میدان چهار صد دستگاه رفتم ، و مربی شیر خورشید هم بودم و باید در مدرسه هم حضور داشته باشم ، و امادومین ماه پاییز به اتفاق پدر به خیابان ناصرخسرو رفتیم و یک پالتو شیک مشکی رنگ با دکمه های نقره ای خریدم ، ( از حقوق خودم ) و کلی از پولم هم باقی ماند ، . بخوانید, ...ادامه مطلب

  • بازم مدرسه ام زود شد

  • زنگ ساعت به صدا در امد خیلی اهسته امدم پذیرایی زنگ ساعت را قطع کردم و بعد برای بجا اوردن عبادات صبحگاهی اماده شدم  وقتی می خواستم نماز بخوانم هوا روشن بود و نیازی به روشن کردن چراغ نبود راحت خودم را ب, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها