دلتنگی

متن مرتبط با «هزینه» در سایت دلتنگی نوشته شده است

کمک هزینه تحصیلی ( دانشجویی)

  • امروز باخود گفتم ، از پریروز بنویسم و از خاطره ، رب ازگیل و انار ، سس و غیره خارج شویم ، شاید به یک سکه تمام برسیم ،اسفند ماه بود و باید کمک هزینه دانشجویان عزیز تا قبل از عید پرداخت می شد که آنها بتواند به سفر بروند و سوغاتی برای خانواده خرید کنند و چه و چه ( دانشجویان پریروز )وقتی اسامی دانشجویان عزیزمان را به بانک ملی شعبه جمال زاده فرستادیم و تاریخ پرداخت را اعلام کردیم ، بانک گفت ما نمی توانیم این کار را تا قبل عید تحویل بدهیم ،دانشگاه هم دوست داشت این پول بدست دانشجو برسد ، به توافق رسیدند یک ماشین نویس از دانشگاه برود بانک، و کار ماشین کردن سند را انجام بدهد ،رئیس مربوطه خانم اثباتی را فر ا خواند و از احساسات جوانی و با سابقه ای که از من داشت ، گفت: یک کمکی به دانشجو کنید که قبل از عید پول بدستش برسد ، شما قبول کنید از فردا کارمند بانک باشید و کار سند ها را انجام بدهید ، من هم پدیرفتم ،طبق عادت همیشگی از سرویس میدان انقلاب ( ۲۴ اسفند ، میدان مجسمه ) پیاده شدم و خودم را به بانک رساندم ،یک میز و یک ماشین تحریر در یک قسمت خوش اب و هوای بانک به من دادند و اقایی چایی بدست امد و من گفتم من صبحانه ساعت ۶ صبح می خورم وتشکر کردم رسم مهمان نوازی . ، خبری از شکلات و بیسکوییت واز این مسخره بازیهای چاق کننده نبود . اداره یعنی کار !!انبوهی از پرونده روی دستان کارمند بانک بود که من صورت ایشان را نمی دیدم فکر کردم پرونده ها خودشان دارند راه میایند مثل کرم ابریشم و شاید هزار پا ، در حرکت بود .هر روز تعداد زیاد ی از سند ها رانتطیم می کردم تا کارم را بتوانم تا ۱۵ اسفند تمام کنم.یک روز رییس بانک منو صدا کرد و گفت چند تا سکه برات کنار بزارم ، من گفتم من سکه نیاز ندارم ، گفت عیدی بده به اطر, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها